سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زِ دل بر لبم تا دعایی برآید.....

پنج شنبه 87 دی 5 ساعت 4:25 عصر

پارسال بارندگی کم  بود..این شد که زمستون  اعلام کردن نماز بارون برپا میشه و....
بماند. تو این حال و هوا بودیم داشتیم بحث همین رو میکردیم با بچه ها که یه خانوم مسن ;ازین تو دل بروها که مشخص بود پایه  نماز جماعت  اونجاست و...حرفامون رو شنید.گفت :گلم اینا  همه درست .نماز خونده میشه ;دعا کرده میشه;ولی....گفتیم ولی چی حاج خانوم.گفت : راه دور نرو گلم ;همون جایی که نماز رو میخونن رو تو  درنظر بگیر . محله فقیری هستن. ببین چند خانه وار  به خاطر اینکه سقف  درستی بالا سر ندارن دعا دعا میکنن .بارون نیاد تا شب رو بتونن صبح کنن. گوش  دادیم به حرفهاش و خنده تلخش رو با لبخند جواب دادیم.پارسال  نماز خونده شد...!!!.

 

....امسال
دلم یه برف حسابی میخواد.... تو برف بری ; بستنی بخوری.میچسبه.!!!


نوشته شده توسط : مریم

نظر دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یاد بود!؟! ..روز وصل یاد بادان یاد باد..
دعوت..
ریخت وپاشهای من..
.....
[عناوین آرشیوشده]